دروغگویی هم هنر میخواهد!
- Get link
- X
- Other Apps
دروغهایی هستند که میتوان آنها را دروغهای مصلحتی، دروغ به خاطر منافع ملی، جنگ روانی با دشمن، دروغ برای آرامسازی التهابات و هزاران نوع دروغ دیگر نامید.. بسیاری حکومتها ناگزیر از دروغگویی به مردمان هستند اما برخی از هنر دروغگویی بهره میبرند و برخی ناشیانه خود را مضحکه افکار عمومی و بیگانگان میکنند
«دروغ هر چه بزرگتر باشد، باور کردن آن برای مردم سادهتر است»
آینده، سرویس اجتماعی: شاید "پاول جزف گوبلز"، فرمانده ماشین تبلیغاتی دولت نازی هیچگاه تصور نمیکرد که با این جمله، تا چه اندازه در تاریخ ماندگار شود و بسیاری از مقامات در سراسر جهان را عملاً در فهرست بلند پیروان خود ثبت کند.
اگر چه گوبلز با نمایشی هنرمندانه از عملیات روانی و جنگ تبلیغاتی توانست در افزایش اقتدار و تثبیت آلمان نازی خدمات فوقالعادهای ارائه کند و شاید هنر دروغگویی او نبود، رژیم پیشوا بسیار زودتر از می 1945 زانو میزد، اما بسیاری از دولتها و مسئولانی که خواستند پا در جای پای گوبلز بگذارند، از دروغگویی تنها رسوایی و ناکامی را بهره بردند.
"جزف گوبلز" و "آدولف هیتلر"
چگونه باید دروغ گفت و چه دروغی را میتوان به افکار عمومی القا کرد؟ باورپذیری دروغ در جامعه به چه عواملی بستگی دارد؟ چه نوع دروغهایی در تاریخ میمانند و چه دروغهایی به سرعت رسوا میشوند؟ تا چه اندازه باید مسئولان دروغها را باور کنند؟، مرزهای دروغگویی چیست؟
پاسخ به این سوالات آسان و عمومی نیست و در واقع، هر جامعهای برای خود سبک دروغگویی خاصی دارد که وابسته به مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی خاص آن جامعه است، اما میتوان به برخی از این پرسشها پاسخهایی داد از جمله این که هنر دروغگویی، مهارتهای ویژهای میطلبد.
به یک نمونه تاریخی توجه کنید: ماه گذشته جشن یادبود 40 سال از سفر به ماه به وسیله فضانوردان آمریکایی برگزار شد، حادثهای بینظیر که ماهها و سالها کانون توجه افکار عمومی بود و انبوهی از سرمایه اجتماعی، افتخار ملی و منافع اقتصادی را برای ایالات متحده تولید کرد، در حالی که از همان زمان تا کنون، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که قدم گذاردن انسان بر کره ماه دروغی بزرگ بود که ماهرانه به افکار عمومی القا گردید. تا کنون مقامات علمی، سینمایی و مجموعههای تلویزیونی متعددی در افشای این دروغ بزرگ ساخته و منتشر شدهاند، اما کمتر دیده شده و بسیار کمتر پذرفته شدهاند.
چرا که هنر و مهارت دورغگویی، منافذ افکار عمومی را برای افشای حقیقت بسته است، اکنون کارشناسانی که 40 سال در پی فاش کردن این دروغ بودهاند، ناامیدانه میپرسند: چرا پس از گذشت 4 دهه و رشد بینظیر علم و فناوری، هنوز بشر قادر به تکرار نمایش سفر به ماه در دهه هفتاد میلادی نیست؟
اما چرا بسیاری دیگر از دروغهای بزرگ تاریخ، همانند این دروغ در عمل موفق نبودهاند، چرا محمد سعید الصحاف، وزیر اطلاعرسانی رژیم صدام نتوانست، نظیر گوبلز در جنگ روانی موفق باشد؟ چرا قذافی نتوانست کاریزمای فیدل کاسترو را تولید کند، چرا اعتماد به دروغهای رژیمهای ایدئولوژیک در چین و شوروی فروپاشید؟ این چراها و صدها چرای دیگر نشان میدهد هر دروغی را با هر شکل و هر شیوهای از طریق هر رسانهای در هرجامعهای نمیتوان گفت و انتظار باور کردن آن را از سوی افکار عمومی داشت.
فرود در ماه
دروغگویی لازمه حکومت در جوامع غیرآرمانی است، دروغهایی که میتوان آنها را دروغهای مصلحتی، دروغ به خاطر منافع ملی، جنگ روانی با دشمن، دروغ برای آرامسازی و هزاران نوع دروغ دیگر نامید و توجیه منطقی و عقلانی برای گفتن آن به افکار عمومی یافت، آری، بسیاری حکومتهای جهان از شرق تا غرب، از ظاهراً اسلامی تا الحادی، از سنتی تا مدرن و از باز تا بسته، ناگزیر از دروغگویی به مردمان هستند اما برخی از هنر دروغگویی بهره میبرند و برخی ناشیانه خود را مضحکه افکار عمومی و بیگانگان میکنند.
بنابراین بهره بردن از هنر دروغگویی نیازی است که نادیده گرفتن آن، تنها به افزایش هزینههای حکومتداری منجر میشود.
برخی از نظریهپردازان علوم اجتماعی بر این باورند که انسانها با دروغ و ساختن جهانی غیرواقعی در پیرامون خود، سرخوشترند و دانستن هر حقیقتی به مصلحت بشریت نیست، بلکه بسیاری از ندانستنها و اشتباهات از دانستن حقایق منفعت بیشتری برای انسان دارند.
سخن بر سر درستی یا نادرستی این نظر نیست، سخن بر سر حاکمیت دروغ در حکومتهای امروزی است. دروغی که شاید بیش و پیش از سایر جوامع درجامعه ایران نفوذ کرده باشد و از موضوعات معدود و دروغهای مصلحتی و حکومتی که شاید بتوان توجیهی منطقی برای آن یافت، به زندگی روزمره مردم و مسئولان کشیده شده است.
متاسفانه بسیاری از ایرانیان، امروز بسیار ساده دروغ میگویند، چه در مصدر مسئولیتی خطیر و در کانون توجه باشند و چه در گوشهای گمنام زیست کنند، گاه به راحتی و برای حل مشکلی پیشپا افتاده، ضربه زدن به رقیب یا منفعت گذرا یا خودداری از پاسخ به پرسشی دشوار دروغ میگویند و چون با هنر دروغگویی بیگانهاند، از نتایج دروغهای بیمورد و نسنجیده ناآگاهند، رشد تصاعدی دروغگویی در میان مسئولان و مردم در ایران پیامدهای بسیار نامطلوبی در گسست اجتماعی و بحران بیاعتمادی عمومی دارد، هزینههای پنهان اما سنگین که در برابر شیرینی دروغهای آنی دیده نمیشود.
بنابراین به نظر میرسد یکی از راههای جلوگیری از گسترش دروغگویی در جامعه، آشنایی با پیچیدگی و دشواری هنر! دروغگویی باشد، هر چند ناگزیر افزایش مهارت مسئولان و رسانهها در دروغگویی، آشکار کردن دروغ را برای منتقدان دشوار خواهد کرد.
- Get link
- X
- Other Apps
Comments
Post a Comment